کلیدهای سپید و سیاه پیانوی زمین را مینواخت. و من سازی در دست کنار ساحل مینواختم خروش امواجی که در نگاه تو ،آرام میگرفت همچون کودکی در آغوش مادرآسمان ابیتکه ابری سپید خود را در دریا به نطاره بود و گیسوانت مست تر از شراب به رقص میشد با ساز دل من. رضا۱۱/۱۷
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت